Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام نیوز»
2024-05-08@10:25:21 GMT

پیامک های شهادت امام جعفر صادق (علیه السلام)

تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۰۹۱۵۳۳

پیامک های شهادت امام جعفر صادق (علیه السلام)

جام نیوز:

خدایا بحق امام صادق علیه السلام

ایمان عارفانه و عمل صادقانه به همه ما عنایت بفرما

♦♦♦♦♦♦♦

ای ششم پیشوای اهل ولا

خلق را رهبری به دین هدی

پای تا سر خدانمایی تو

هم ز سر تا بپای صدق و صفا

زهر منصور زد شرر به دلت

آب شد پیکرت ز زهر جفا

خون شد از داغ تو دل شیعه

عالم از ماتم تو غرق عزا

♦♦♦♦♦♦♦

شهادت جانسوز رئیس مذهب تشیع

ششمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام صادق

بر عموم مسلمانان جهان تشیع تعزیت و تسلیت باد

♦♦♦♦♦♦♦

دانشگاه شیعه که وجودش همه فخر است

از توست گوهر بار شده حضرت صادق

تا یاد کنم ظلم پر از کینه‌ی منصور

آن جا بصرم تار شده حضرت صادق

♦♦♦♦♦♦♦

صادق که اساس دین ازاو شد معمور

بودند ملایک پی امرش مامور

آخر ز جفا، ناصر احکام خدا

مسموم شد از ظلم و جفای منصور

♦♦♦♦♦♦♦

امشب شب شهادت صادق آل‌ پیامبر است

شبی که خورشید مدینه دانش چهره فروزان اهل بیت و وارث علوم رسالت

در ظلمت کده دوران منصور به خون دل نشست

♦♦♦♦♦♦♦

ز غربتش چه بگویم که سینه ها خون است

برای صادق زهرا مدینه محزون است

دلم دوباره به یاد رئیس مذهب سوخت

که داغ غربت لیلی حدیث مجنون است

♦♦♦♦♦♦♦

امام صادق علیه السلام :

مایه ی زینت ما باشید ، نه مایه عیب ما

با مردم نیکو سخن بگویید و زبان خود را نگاه دارید

و آن را از حرف های بیهوده و سخنان زشت باز دارید

♦♦♦♦♦♦♦

زین ماتمی که چشم ملایک ز خون، ترست

گویا عزای صادق آل پیمبرست

یا رب چه روی داده، کزین سوگ جانگداز

خلقی پریش خاطر و، دلها پر آذرست

شهادت مظلومانه امام صادق (ع) تسلیت باد

♦♦♦♦♦♦♦

مُلک و مَلک به ناله و فغان و اشک و آه

چون داغدار حضرت موسی بن جعفرست

خون می رود ز فرط غم از چشم شیعیان

زیرا که قلب عالم امکان مکدرست

♦♦♦♦♦♦♦

مثل همیشه شهر مدینه عزاگرفت

از دود آه حضرت صادق فضا گرفت

هفت آسمان برای غمش گریه می کنند

از غصه اش دل پره درد خدا گرفت

♦♦♦♦♦♦♦

دین از تو پدیدار شده حضرت صادق

شیعه ز تو بیدار شده حضرت صادق

از مکتب تو جن و ملک علم گرفتند

انسان ز تو دیندار شده حضرت صادق

شهادت امام جعفر صادق (ع) تسلیت باد

♦♦♦♦♦♦♦

ای فروغت تافته در سینه ها

روشن از تصویر تو آیینه ها

تا تو هستی پیشوای مذهبم

ذکر حق آنی نیفتد از لبم

♦♦♦♦♦♦♦

با آنکه خاک پاک مدینه دیار توست

ویرانه ی بقیع دل ما مزار توست

تا روز محشر سینه ی ما داغدار توست

هر شیعه ی شکسته دلی اشکبار توست

شهادت امام صادق (ع) تسلیت

♦♦♦♦♦♦♦

سیدی مدح تو گویم که تو ممدوح خدائی

ششمین حجت حق نجل رسول دو سرائی

صادق الوعدی و مصداق صداقت همه جائی

مخزن علم خدا مشعل انوار هدائی

♦♦♦♦♦♦♦

مذهبم را بر مذاهب برتری است

ایده و مشی و مرامم جعفری است

از تو دل دریای نور داور است

چون بِحار مجلسی پر گوهر است

♦♦♦♦♦♦♦

امام صادق علیه‎السلام می‎فرماید

دوستان خدا آنانند که هنگامی که مشاهده کنند

مردم حرام‎های خدا را حلال می‎شمارند

مانند پلنگ زخم خورده غضبناک شوند

♦♦♦♦♦♦♦

استادِ درسِ قرآن، فقه و اصول و ایمان

شیعه به پای درسش نشسته جون گرفته

ز رفتنش جهانی غرق عزا و زاری

اشک چشِ ملائک رو به فزون گرفته

♦♦♦♦♦♦♦

کی دیده در زمانه

یک زاهدی شبانه

در لحظه‌ی عبادت

با زور و تازیانه

با دست بسته او را

دشمن بَرَد ز خانه

♦♦♦♦♦♦♦

استادِ درسِ قرآن، فقه و اصول و ایمان

شیعه به پای درسش نشسته جون گرفته

ز رفتنش جهانی غرق عزا و زاری

اشک چشِ ملائک رو به فزون گرفته

♦♦♦♦♦♦♦

شیعیان رهبر ما را کشتند

صادق آل عبا را کشتند

نور چشم علی و فاطمه را

وارث کرب و بلا را کشتند

♦♦♦♦♦♦♦

هر زمان رنگ جفا را می‎دید

کوچه و کرب و بلا را می‎دید

خانه‎اش چونکه در آتش می‎سوخت

خیمه‎ی آل عبا را می‎دید

شهادت امام جعفر صادق بر شما تسلیت باد

206

.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

منبع: جام نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۰۹۱۵۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پرفروش‌های داستانی حوزه مقاومت در نمایشگاه

چه می‌شود که کتابی، در یک نمایشگاه چند روزه خوب دیده می‌شود و خوب می‌فروشد؟ قطعاً دلایل زیادی برای موفقیت کتاب‌ها در رویدادهای این‌چنینی وجود دارد. بخشی از این دلایل به جذابیت خود کتاب برمی‌گردد.

به گزارش مشرق، کتاب «سلام بر ابراهیم» در نمایشگاه مجازی سال گذشته فروش خوبی داشت و البته همیشه یکی از پرطرفدارترین کتاب‌های ادبیات پایداری بوده است، چون تصویری واقعی و ملموس از شهید هادی را نشان‌مان می‌دهد. در این کتاب با مرد جوانی مواجه می‌شویم که سراسر فضایل اخلاقی است، اما پا روی زمین دارد و به‌ظاهر همه کنش و واکنش‌هایش زمینی‌اند. در گذر از همین زندگی عادی، همین حوادث ریز و درشتی که با آن‌ها مواجه می‌شود، فضایل اخلاقی‌اش را نیز بروز می‌دهد. کتاب «سلام بر ابراهیم» در معرفی شهید هادی به اغراق روی نمی‌آورد و فقط حقیقت را، تا حد ممکن به همان شکلی که بوده است روایت می‌کند.

می‌خوانیم: در ایام مجروحیت ابراهیم به دیدنش رفتم. بعد با موتور به منزل یکی از رفقا برای مراسم افطاری رفتیم. صاحبخانه از دوستان نزدیک ابراهیم بود. خیلی تعارف می‌کرد. ابراهیم هم که به تعارف احتیاج نداشت! خلاصه کم نگذاشت. تقریباً چیزی از سفره اتاق ما اضافه نیامد! جعفر جنگروی از دوستان ما هم آنجا بود. بعد از افطار مرتب داخل اتاق مجاور می‌رفت و دوستانش را صدا می‌کرد. یکی‌یکی آن‌ها را می‌آورد و می‌گفت: ابرام جون، ایشون خیلی دوست داشتند شما را ببینند و… ابراهیم که خیلی خورده بود و به خاطر مجروحیت، پایش درد می‌کرد، مجبور بود به احترام افراد بلند شود و روبوسی کند. جعفر هم پشت سرشان آرام و بی‌صدا می‌خندید. وقتی ابراهیم می‌نشست، جعفر می‌رفت و نفر بعدی را می‌آورد! چندین بار این کار را تکرار کرد. ابراهیم که خیلی اذیت شده بود با آرامش خاصی گفت: جعفر جون، نوبت ما هم می‌رسه!

راوی می‌افزاید: آخر شب می‌خواستیم برگردیم. ابراهیم سوار موتور من شد و گفت: سریع حرکت کن! جعفر هم سوار موتور خودش شد و دنبال ما راه افتاد. فاصله ما با جعفر زیاد شد. رسیدیم به ایست و بازرسی! من ایستادم. ابراهیم با صدای بلند گفت: برادر بیا اینجا! یکی از جوان‌های مسلح جلو آمد. ابراهیم ادامه داد: دوست عزیز، بنده جانباز هستم و این آقای راننده هم از بچه‌های سپاه هستند. یک موتور دنبال ما داره میاد که… بعد کمی مکث کرد و گفت: من چیزی نگم بهتره، فقط خیلی مواظب باشید. فکر کنم مسلحه! بعد گفت: بااجازه و حرکت کردیم. کمی جلوتر رفتم توی پیاده‌رو و ایستادم. دوتایی داشتیم می‌خندیدیم. موتور جعفر رسید. چهار نفر مسلح دور موتور را گرفتند! بعد متوجه اسلحه کمری جعفر شدند! دیگر هر چه می‌گفت کسی اهمیت نمی‌داد و… تقریباً نیم ساعت بعد مسئول گروه آمد و حاج جعفر را شناخت. کلی معذرت‌خواهی کرد و به بچه‌های گروهش گفت: ایشون، حاج جعفر جنگروی از فرماندهان لشگر سیدالشهداء هستند. بچه‌های گروه، با خجالت از ایشان معذرت‌خواهی کردند. جعفر هم که خیلی عصبانی شده بود، بدون اینکه حرفی بزند اسلحه‌اش را تحویل گرفت و سوار موتور شد و حرکت کرد. کمی جلوتر که آمد ابراهیم را دید. در پیاده‌رو ایستاده و شدید می‌خندید! تازه فهمید که چه اتفاقی افتاده. ابراهیم جلو آمد، جعفر را بغل کرد و بوسید. اخم‌های جعفر باز شد. او هم خنده‌اش گرفت. خدا را شکر با خنده همه‌چیز تمام شد.

شهادت و حقیقت، خاطراتی از جنس پاکی و مظلومیت

کتاب «من میترا نیستم» نیز در فهرست پرفروش‌های نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲ جای گرفته بود. این کتاب که کاری از معصومه رامهرمزی و بازنویسی یکی از آثار قبلی اوست، داستانی از پاکی و معصومیت را روایت می‌کند. داستان دختر نوجوانی به اسم زینت کمایی که به انقلاب دل بست و به سهم خود برای تحقق آرمان‌های آن کوشید، اما به دست دشمنان همین انقلاب به شهادت رسید. زمان شهادت چهارده سال بیشتر نداشت. سرشار از زندگی بود و مسیری طولانی پیش رو داشت. اما در همان نخستین قدم‌ها، قربانی ترور منافقین شد. منافقینی که شرارت را نمایندگی می‌کردند، شرارتی که تاب تحمل پاکی و درستی این دختر نوجوان را نداشت و نه فقط با او یا با انقلاب، که با همه زیبایی‌ها و خوبی‌ها دشمن بود. آنچه جذابیت این کتاب را بیشتر می‌کند، لحن صمیمی و ساده‌ای است که رامهرمزی برای مرور زندگی شهید کمایی انتخاب کرده است. همین مظلومیت و معصومیت قهرمان داستان است که خواه‌ناخواه خواننده را متأثر می‌کند و به درون روایت می‌برد. معصومیتی که به شهادت ختم شد و مظلومیتی که حتی بعد از این شهادت، ادامه داشت.

در جایی از کتاب، از قول مادرش می‌خوانیم: بعد از اینکه خودش را شناخت و فهمید از زندگی چه می‌خواهد، اسمش را عوض کرد. می‌گفت: «من میترا نیستم. اسمم زینبه. با اسم جدید صدام کنید.» از باباش و مادربزرگش به خاطر اینکه اسمش را میترا گذاشته بودند، ناراحت بود. من نُه ماه بچه‌ها را به دل می‌کشیدم؛ اما وقتی به دنیا می‌آمدند، ساکت می‌نشستم و نگاه می‌کردم تا مادرم و جعفر روی آن‌ها اسم بگذارند… بعد از انقلاب، دیگر دخترم نمی‌خواست میترا باشد. دوست داشت همه‌جوره پوست بیندازد و چیز دیگری بشود؛ چیزی به خواست و اراده خودش، نه به خاطر من، جعفر یا مادربزرگش… زینب برای اینکه تکلیف اسمش را برای همیشه روشن کند، یک روز روزه گرفت و دوستان همفکرش را برای افطار به خانه دعوت کرد. می‌خواست با این کار به همه بگوید که دیگر میترا نیست و این اسم باید فراموش شود.

همچنین باید از «تنها گریه کن» کاری از اکرم اسلامی نام ببریم، کتابی درباره شهید محمد معماریان که زندگی‌اش از زبان مادرش اشرف سادات منتظری مرور می‌شود. «برای بقیه سه سال از شهادت محمد گذشته بود، برای من هر روزِ این سه سال، به‌اندازه سی سال کش آمده بود.» اینجا با مادر شهید روبه‌رو هستیم، مادری که از خودش، از خاطراتش، و از پسرش صحبت می‌کند. «آن اوایل که جنگ شروع شد، ما فکر می‌کردیم خیلی زود تمام می‌شود. به خیالمان هم نمی‌رسید که هی جوان‌ها بروند و برنگردند، مردها سایه‌شان از سر زن و بچه‌هایشان کم شود و زن‌ها تلاش کنند قوی روی پا بمانند و بچه‌های‌شان را دست‌تنها بزرگ کنند. ما بارها و بارها هر چیزی را که به فکرمان می‌رسید، پشت کامیون‌ها بار بزنیم و هر دفعه توی دلمان دعا کنیم دفعه آخر باشد و خیلی زود شر جنگ از زندگی‌مان کم شود، ولی نشود و دوباره سبزی خشک کنیم و لباس بدوزیم و چشم به راه، بغض‌مان را فرو بخوریم و به هم دلداری بدهیم.»

حرف‌های مادر، خواننده را نه فقط درگیر می‌کند، که تکان می‌دهد. خاطراتش را می‌خوانیم و در بخش‌هایی از آن، با حقایقی بزرگ مواجه می‌شویم. «سرش را آورد بالا و این بار با التماس و بغض خیره شد توی چشم‌هایم و گفت: مامان جان! می‌دونید شهادت داریم تا شهادت. دلم می‌خواد طوری شهید بشم که احتیاج به غسل نداشته باشم؛ مثل امام حسین بدنم بمونه روی زمین، زیر آفتاب. دعا می‌کنی برام؟ نمی‌فهمیدم این بچه کجاها را می‌دید. غافلگیر شده بودم. من فوق فوقش دعا می‌کردم پسرم با شهادت عاقبت‌به‌خیر بشود، اما پسرم، فقط آن را نمی‌خواست؛ آرزو داشت تا آنجا که می‌شود، شبیه امامش باشد.»

دیگر خبرها

  • اعزام رزمندگان گردان امام سجاد به سرزمین نور
  • تقویم نجومی امروز چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ / تقویم همسران امروز چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • نشست خبری پنجمین کنگره جهانی حضرت رضا علیه السلام
  • تقویم نجومی امروز دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ / تقویم همسران امروز دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • سیره و روش امام صادق(ع) تعامل با اهل سنت بود
  • پرفروش‌های داستانی حوزه مقاومت در نمایشگاه
  • عکس | طلبه ها اینگونه زندگی می‌کنند
  • خیزش دانشگاهی علیه ظلم در جهان آغاز شده است
  • درب طلای حرم امام رضا(ع) آماده شد
  • روایت رهبر انقلاب از توجه امام صادق(ع) به هیئت؛ قربان آن دل!